هدف اصلی این پژوهش، تدوین مدل شایستگی سربازرسان سازمان بازرسی کل کشور از طریق روش آمیخته اکتشافی است. رویکرد بخش کیفی، مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. ابزار گردآوري اطلاعات مصاحبه ساختیافته و نیمهساختیافته با 15 نفر از مدیران و سربازرسان که با روش نمونه گیری گلوله بر چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش، تدوین مدل شایستگی سربازرسان سازمان بازرسی کل کشور از طریق روش آمیخته اکتشافی است. رویکرد بخش کیفی، مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. ابزار گردآوري اطلاعات مصاحبه ساختیافته و نیمهساختیافته با 15 نفر از مدیران و سربازرسان که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات تحلیل محتوا است. کدها و مؤلفه های شایستگی (155مفهوم کلیدی، 33 مقوله، 11 مقوله اصلی) از مصاحبهها احصاء و در قالب مدل مفهومی داده بنیاد تدوین گردید. مقوله محوري «ویژگی های فردی سربازرسان» است که در چهار بعد ویژگی های شخصیتی، ویژگی های اخلاقی، نگرش و بینش تحلیل و با توجه به شرایط علی(عوامل فردی، عوامل سازمانی)، شرایط زمینه اي (شرایط فردی، شرایط سازمانی)، شرایط میانجی (محدودیت ها، شرایط محیط)، راهبردها (توسعه فردی سربازرسان، توسعه سازمانی) و پیامدها (توسعه شایستگی سربازرسان در سطح فردی، ارتقاء سطح کیفی سازمانی) تدوین و مدل نهایی ارائه شد. سپس با روش تحقیق دلفی، پرسشنامهای طراحی و مدل اولیه توسط خبرگان اصلاح و تأیید شد. در آزمون مدل، فرضیه های تحقیق تدوین و برای آزمون آنها پرسشنامهای طراحی و اطلاعات توسط 170 نفر از مدیران و سربازرسان گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها با روش های تحلیل عاملی تأییدی و مدل تحلیل مسیر با استفاده از نرمافزارهای SPSS و PLS صورت پذیرفت. نتایج مرحله کمی نشان داد که روابط موجود در مدل با ضرایب تأثیر مناسبی به تأیید رسید به جز 4 مورد از 16مورد که ضریب تأثیر عوامل سازمانی بر ویژگی های فردی، ویژگی های فردی بر راهبردهای توسعه سازمانی، شرایط فردی بر راهبردهای توسعه فردی سربازرسان و شرایط محیطی بر راهبردهای توسعه سازمانی که معنادار نبود و این مسیرها با مدل تدوین شده در بخش کیفی همخوانی نداشت و در بخش کمی مورد تأیید قرار نگرفت.
پرونده مقاله
پژوﻫش حاضر با ﻫدف طراحي الگوي آموزش راهبردی و تبیین نقش آن در توسعه منابع انسانی انجام شده است. اين پژوﻫش از نوع تحقيقات كاربردي مي باشد كه از روش آميخته از نوع اكتشافي به عنوان روش پژوﻫش استفاده كرده است. جامعه آماری در بخش کیفی27 نفر و کمی 400 نفر از متخصصان حوزه آمو چکیده کامل
پژوﻫش حاضر با ﻫدف طراحي الگوي آموزش راهبردی و تبیین نقش آن در توسعه منابع انسانی انجام شده است. اين پژوﻫش از نوع تحقيقات كاربردي مي باشد كه از روش آميخته از نوع اكتشافي به عنوان روش پژوﻫش استفاده كرده است. جامعه آماری در بخش کیفی27 نفر و کمی 400 نفر از متخصصان حوزه آموزش و توسعه منابع انسانی و استراتژی گروه خودروسازی سایپا به عنوان مشارکت کننده استفاده شده است.از روش نمونه گیری هدفمند در بخش کیفی و تصادفی طبقه ای در بخش کمی استفاده شده است . ابزار جمع آوري داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نيمه ساختاريافته و در بخش كمي شامل پرسشنامه محقق ساخته بود. براي تجـزيه و تحليل داده ﻫا در بخش كیفی از نرم افزار excel و كمي از نرم افزار AMOS و 19SPSS استفاده شد. روش تجزيه و تحليل داده ﻫا در بخش كيفي شامل روش داده بنياد (كدگذاري باز، محوري و انتخابي)در بخش کمی از روش تحليل مسير، ﻫمبستگي پيرسون و تحلیل عاملی استفاده شده است. نتايج اين پژوﻫش در بخش كيفي منجر به شكل گيري الگوي آموزش راهبردی با هدف توسعه منابع انسانی در گروه خودرو سازی سایپا شد و در بخش كمي تاثیر الگوی آموزش راهبردی در تبین توسعه منابع انسانی مورد بررسي قرار گرفت كه نتايج آن حاكي از تأثير مثبت الگوي آموزش راهبردی بر توسعه منابع انساني بود. يافته ﻫاي اين پژوﻫش مي تواند دﻻلت ﻫاي كاربردي و عملياتي در راستاي توسعه منابع انساني در گروه خودرو سازی سایپا ارائه دﻫد.
پرونده مقاله
هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی بهسازی معلمان دوره ابتدایی در نظام آموزشی ایران است. این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر نظریه دادهبنیاد (نوع کلاسیک) انجام شده است. جامعه آماری شامل صاحبنظران و دستاندرکاران در زمینه بهسازی معلمان دوره ابتدایی است که شیوه انتخا چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی بهسازی معلمان دوره ابتدایی در نظام آموزشی ایران است. این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر نظریه دادهبنیاد (نوع کلاسیک) انجام شده است. جامعه آماری شامل صاحبنظران و دستاندرکاران در زمینه بهسازی معلمان دوره ابتدایی است که شیوه انتخاب آنها هدفمند از نوع گلوله برفی بود. در مجموع با 21 نفر که شامل 14 عضو هیأت علمی دانشگاه و 7 متخصص و دستاندرکار حوزه بهسازی معلمان بود، مصاحبه به عمل آمد. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختارمند در طی سه مرحله رمزگذاری باز، انتخابی و نظری تحلیل و مقولهسازی شد که در قالب الگوی مفهومی بدین صورت شکل گرفت: علل و ضرورت (تحقق اهداف نظام آموزشی، بهروزرسانی قابلیتهای معلم، پیچیده و منعطف بودن نقش معلم، اصلاحگری، بالندگی معلمان و بهبود یادگیری دانشآموزان)، اصول و شرایط (معلم محوری، تداوم و پایداری، مدرسهمحوری و شغلمحوری، محتوامحوری و ابتنا بر نیازهای دانشآموزان)، مولفهها (محتوا، زمینه و فرایند)، عوامل همبسته (شخصی، محیطی، اهمیت و اولویت، کمیت و کیفیت و زمان) و نتایج یا پیامدها (معلمان، برنامهها و دانشآموزان). برای تأمین روایی و پایایی نیز از رویکرد لینکلن و گوبا شامل: قابل قبول بودن، انتقالپذیری، اطمینانپذیری و تأییدپذیری استفاده شد. در پایان نیز بر مبنای یافتهها و نتایج به دست آمده، رهنمودهایی برای عملی شدن برنامه ارائه شده است.
پرونده مقاله
منتورینگ همتا به عنوان یکی از رویکردهای نوین در توسعه حرفه¬ای اساتید در نظر گرفته می¬شود. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه منتورینگ همتا برای اساتید دانشگاه فرهنگیان است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده¬ بنیاد انجام گرفت. جامعه¬ی آماری شامل اساتید دانشگاه فرهنگ چکیده کامل
منتورینگ همتا به عنوان یکی از رویکردهای نوین در توسعه حرفه¬ای اساتید در نظر گرفته می¬شود. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه منتورینگ همتا برای اساتید دانشگاه فرهنگیان است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده¬ بنیاد انجام گرفت. جامعه¬ی آماری شامل اساتید دانشگاه فرهنگیان هستند که از طریق نمونهگیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده¬ها از طریق مصاحبه¬ی نیمهساختاریافته با پانزده نفر از اساتید دانشگاه فرهنگیان استان البرز و تهران است. به منظور تجزیه و تحلیل داده¬ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد. نتایج پژوهش نشاندهنده¬ی سی و پنج مفهوم محوری و یازده مقوله منتخب است که در قالب مدل پارادیمی شامل برنامه¬ریزی و تدوین استراتژی کلان، نیازسنجی، نگرش، بازطراحی ساختارسازمانی، بازنگری و پالایش قوانین و طراحی نظام نوین ارزیابی عملکرد به عنوان مقوله محوری و شرایط علی (عوامل فردی و سازمانی)، عوامل زمینه¬ای (عوامل محیطی و سازمانی)، شرایط مداخله¬¬ای تسهیل¬گر(سواد اطلاعاتی و رسانه¬ای، اخلاق حرفه¬ای، حمایت و پشتیبانی، ارتباط منتورینگ و گردش شغلی، واقع¬گرایی و بازنگری در سیاست جذب)، شرایط مداخله¬گر محدودکننده(سیاست¬زدگی، کمیت¬گرایی، ضعف مدیریت منابع انسانی، دیدگاه سنتی به نیروی انسانی، ضعف ساختاری، صوری¬سازی و نگاه مقطعی) و پیامد (رشد و توسعه حرفه¬ای اساتید دانشگاه فرهنگیان) سازمان یافت.
پرونده مقاله